خلاصه داستان
این فیلم داستان یک زندانی را روایت میکند که در یکی از زندان های مخوف روزگار خود را سپری کرده. "مایکوی لووی" هرگز تصور نمیکرد که نور خورشید را ببیند ولی زمانی که به طور رسمی آزاد میشود برای شروع دوباره زندگی به نیویورک میرود تا با عمویش در بروکلین زندگی کند ولی.