خلاصه داستان
یک شکارچی موجودات افسانهای استخدام میشود تا "کوسه قبرستان"، موجودی مرگبار و انساننما که در قبرستان ویلزبورو پوینت کمین کرده، متوقف کند. او در حالی که به ریشههای تاریک این موجود پی میبرد، درمییابد که این موجود بسیار زیرکتر از آن است که تصور میکرد، و شکار به نبردی برای بقا تبدیل میشود.