مینگ وانگ، نابغه فقیر چینی، از چین کمونیست فرار میکند تا در آمریکا به یک جراح پیشگام چشم تبدیل شود. هنگامی که به او وظیفه داده میشود تا بینایی یک یتیم در هند را که توسط نامادریاش کور شده است، بازیابی کند، وانگ باید با ترومای زندگی در دوران قیام خشونتآمیز جوانیاش، انقلاب فرهنگی، روبرو شود و ...
ابی و شان قبلاً بهترین دوستان یکدگیر بودند. سالها بعد، آنها دوباره در یک خلوتگاه همدیگر را ملاقات میکنند و وقتی در حین پیادهروی از گروه جدا میشوند، باید با هم کار کنند تا راه بازگشت را پیدا کنند.
یک عکاس پرشور خواهر کوچکتر خود را در یک عروسی با هزینه تمام شده ، که شامل یک سفر به بورلی هیلز برای برنامه ریزی است ، برنده می کند و از اینکه می داند نامزد سابق او بهترین مرد است و به آنها می پیوندد متعجب می شود.
این فیلم داستان زندگی یک رانندهی اتومبیلرانی فرمول یک به نام دنی را به تصویر میکشد که زندگی شادی دارد. او به همراه سگ وفادارش به موفقیتهای زیادی دست پیدا میکند و به زودی وارد مسیر متفاوتی در زندگیاش میشود و سعی دارد تشکیل خانواده دهد. اما…
کولتر شاو با ماشین کاروان قدیمی خود به سراسر کشور سفر می کند و به پلیس و شهروندان در حل جنایات و یافتن افراد گمشده کمک می کند. تا اینکه آخرین پرونده او همه چیز را تغییر می دهد.
یک پرستار ساکن شهر لس آنجلس تصمیم می گیرد کار خود را ترک کرده و زندگی جدیدی را در منطقه ای روستایی در شمال کالیفرنیا آغاز کند. اما او در آنجا با اتفاقاتی که انتظارش را ندارد روبرو می شود و...
این سریال الهام گرفته شده از لورن کمبالبرت و همکارش مروان مری که جزء خبرهترین مذاکرهکنندگان با گروگانگیرها و خلافکارها میباشند, است. آنها در سرتاسر دنیا سفر میکنند تا به شرکتهای چند ملیتی و آژانسهای ملی با مذاکرات فشرده با خلافکارها و رسیدن به راهحل کمک کنند...
*
آپدیت: قسمت 13 از فصل سوم اضافه شد.
ونسا هلسینگ، از اقوام دور شکارچی خون آشام معروف، آبراهام ون هلسینگ است، تنها بازمانده برای پیدا کردن مابقی خون آشام ها در سراسر حهان. او آخرین امید بشریت است تا یک حمله را رهبری کند تا آن چیزی که گمشده است را برگرداند...
اولیور کووین یک پسر عیاش و خوش گذران است و همیشه باعث بوجود امدن مشکلات زیادی میشود وی با دوست دختر خود هم رفتار بدی دارد.در یکی از سفر های دریایی کشتی او غرق میشود و همه فکر میکنند که او مرده است ولی او از این حادثه جان سالم بدر برده و در یک جزیره به مدت پنج سال زندگی میکند.بعد از این مدت او از جزیره نجات پیدا میکند و به شهر خود باز میگردد .الیور سعی میکند تا با خانواده و دوست دخترش که دوباره با او وارد رابطه شده است مثل گذشته رفتار کند ولی او دیگر همان الیور سابق نیست و تغییر کرده است.او شب ها لباس مخصوص خود را میپوشد و با تیر کمان خود به شکار تبهکار ها و کمک به مظلومین میرود.