در دنیایی که نبردهای رزمی بخشی جداییناپذیر از فرهنگ هستند، دو مبارز برجسته، بکی هانما و اوهما توکیتا، در یک مسابقه عظیم رو در رو قرار میگیرند. بکی، شناخته شده به خاطر قدرت بینظیر و تکنیکهای منحصربهفرد خود، به دنبال اثبات این است که او قویترین مبارز در جهان است.
در دنیایی که جادو همه چیز است، آستا، پسری که بدون جادو به دنیا آمده است، قصد دارد به "شاه جادوگران" تبدیل شود، تا بر سختی ها غلبه کند، قدرت خود را ثابت کند و سوگند خود را با دوستانش حفظ کند.
تاماکی تسورو دانشجوی سال اولی است که پس از شکست عشقی اش تصمیم می گیرد ورزش مورد علاقه اش والیبال را کنار بگذارد و به دنبال سرگرمی دیگری می گردد. اتفاق عجیبی او را به دنیای پرهیجان و جذاب گلایدر سواری می برد و نگاهش به جهان را تغییر می دهد.
داستان انیمه در مورد تیم بسکتبال شامل "کاگامی" و "کورکو" و سایر یارانشان که تیم "ورپال سوردز" را تشکیل می دهند و می بایست در یک بازی سخت از تیم "جابرووک" انتقام بگیرند، چرا که "جابرووک" تیم های ژاپنی را مسخره کرده و زمان انتقام برای یاران "کاگامی" فرا رسیده است.
داستان انیمه برگرفته از رمانی به همین نام اثر ماکوتو شینکای میباشد که مخلوطی از عشق و معجزه است. دو نوجوان دبیرستانی پس از اینکه متوجه می شوند یه شکل عجیب و غریبی به هم مرتبط هستند و هرکدام در رویا خود را در قالب دیگری میبیند، تصمیم میگیرند برای اولین بار یکدیگر را ملاقات کنند...
داستان در سال 2015 در زمانی که جادو هنوز کنترل همه چیز را برعهده داشت اتفاق می افتد. سازمان امنیت و بقای بشریت به نام Chaldea تاسیس می شود تا دنیایی که فقط با جادو قابل دیدن و فقط با علم قابل اندازه گیری است را نظاره کند و همچنین از انقراض نهایی بشریت جلوگیری کند. به لطف تلاش های محققین بسیاری ، تاریخ انسان ها تا 100 سال در آینده تضمین شده اما ، بدون هیچ اخطاری ، دنیای آینده که تحت نظارت دائم Chaldea بود ناپدید می شود. انقراض انسان ها در سال 2017 مشاهده و تائید شد. دلیل این نابودی در شهری در ژاپن به نام Fuyuki در سال 2004 بود. در این شهر ، یک دنیای غیر قابل نظارت بوده که تا حالا هرگز وجود نداشته. Chaldea به محفل بزرگ دستور یک اردوی جام مقدس می دهد تا درباره دلیل انقراض بشریت تحقیق کنند ، پیدایش کنند و درصورت امکان نابودش کنند !
مردی که همهی شروران از او میترسیدند و توسط همه آدمکشها مورد احترام قرار میگرفت، روزی عاشق شد. وقتی ساکاموتو با آی، صندوقدار فروشگاه رفاه، ملاقات کرد، عشق در نگاه اول بود؛ و همین طور بود که او بازنشسته شد، تا اینکه...
پسری جوان به نام آستا که پدر و مادرش از نوزادی او را در یک کلیسا رها کرده اند، اکنون به همراه دوستش یونو، عهد می بندند تا برای رسیدن به مقام امپراطوری با یکدیگر رقابت کنند و...