کنما کوزومه هیچگاه والیبال را سرگرمکننده یا هیجانانگیز ندانسته؛ برای او، تنها کاری است که در آن مهارت دارد. اما حالا تیم والیبال دبیرستان نکوما به مسابقات ملی بهار راه یافته و باید با رقبای دیرینهشان، دبیرستان کاراسونو، روبهرو شود. اکنون کنما وظیفه دارد تیم سرسخت و پیچیده کاراسونو را تحلیل کند و نکوما را به پیروزی برساند. از طرفی، او باید مقابل دوستش، شویو هیناتا، بازیکن کوتاه قد اما بسیار ماهر کاراسونو، قرار گیرد و ...
ساکوتا در مراسم فارغالتحصیلی مِی شرکت میکند و کودکی را میبیند که شبیه مِی است. او تماسی در مورد مادرش دریافت میکند، یک زخم میبیند و دربارهی یک سندروم جدید به فکر فرو میرود و ...
دکو و دوستش دعوتنامهای برای بازدید از یک شهر شناور و ساخته شده به دست انسان را میپذیرند. در آنجا آنها وارد ماجراهایی میشوند و جنگی بر علیه فردی شرور که کل جزیره را گروگان گرفته است آغاز میکنند و…
یک ارباب جوان به همراه پیشخدمت مارموز خود راهی یک سفر دریایی با یک کشتی "کروز" لوکس می شوند تا یک راز مخوف را کشف کنند اما اتفاقاتی در طول مسیر برای آنها می افتد که...
داستان انیمه در مورد تیم بسکتبال شامل "کاگامی" و "کورکو" و سایر یارانشان که تیم "ورپال سوردز" را تشکیل می دهند و می بایست در یک بازی سخت از تیم "جابرووک" انتقام بگیرند، چرا که "جابرووک" تیم های ژاپنی را مسخره کرده و زمان انتقام برای یاران "کاگامی" فرا رسیده است.
"اَش کتچوم" به سن ده سالگی رسیده و این یعنی که میتواند تبدیل به یک مُربی "Pokémon" شود، "اَش" به این فکرمیکند که پس از دریافت اولین "Pokémon" از اُستاد "اوآک" میتواند ماجراجویی های زیادی را تجربه کند و...
داستان انیمه برگرفته از رمانی به همین نام اثر ماکوتو شینکای میباشد که مخلوطی از عشق و معجزه است. دو نوجوان دبیرستانی پس از اینکه متوجه می شوند یه شکل عجیب و غریبی به هم مرتبط هستند و هرکدام در رویا خود را در قالب دیگری میبیند، تصمیم میگیرند برای اولین بار یکدیگر را ملاقات کنند...
هنگامی که یک دشمن جدید در شهر ظاهر می شود و آرامش را از بین می برد، ساکنان شهر بدون هیچ ردی ناپدید می شوند و ایچیگو برای کمک به مردم وارد عمل می شود و...
یک خانواده توسط دیو ها و نیروهای اهریمنی مورد حمله قرار می گیرد و تنها دو نفر از آنها زنده می مانند. تانجیرو برای انتقام خون خانواده و درمان خواهرش قصد دارد به یک دیو کش تبدیل شود و...
پسری جوان به نام آستا که پدر و مادرش از نوزادی او را در یک کلیسا رها کرده اند، اکنون به همراه دوستش یونو، عهد می بندند تا برای رسیدن به مقام امپراطوری با یکدیگر رقابت کنند و...
داستان انیمه به صدها سال قبل باز میگردد. جایی که انسانها بدست تایتانها کشته میشدند اما عده اندکی از آنها موفق شدند در شهری با دیوارهای بسیار بلند (حتی بلندتر از بزرگترین تایتانها) پناه بگیرند و جان سالم بدر ببرند. صد سال به همین منوال میگذرد تا اینکه...