خلاصه داستان
راثنام یک نوچه است که برای نماینده مجلس پانییر سلوام در ولاور کار میکند. یک روز، او مالیگا، دانشجوی پزشکی که شباهت زیادی به مادر مرحومش، لوگانایاجی، دارد، از دست زمینخوار بیرحمی به نام بیما رایودو و برادرانش، سبا و راگاوا، نجات میدهد. بیما، سبا و راگاوا میخواستند خانواده مالیگا زمینشان را به آنها بفروشند، اما خانواده مالیگا امتناع کردند که این منجر به حمله آنها به مالیگا شد. راثنام با کمک پانییر سلوام از مالیگا محافظت میکند و همچنین شباهت او به لوگانایاجی را فاش میکند و ...