یک وبلاگ نویس دوستیابی با نام مستعار"بدشانس" مطلب می نویسد، یکی از پست های او در مورد یک قرار بد با یک نماینده ورزشی مجرد در فضای مجازی فراگیر می شود. وقتی رئیس وینی ستون خود را به او پیشنهاد می‌کند، او چاره‌ای ندارد جز این که برای بررسی محتوا با او قرار بگذارد.

هنگامی که افسر بازنشسته پلیس نظامی، جک ریچر، به خاطر قتلی که مرتکب نشده دستگیر می شود، خود را در میانه یک توطئه مرگبار پر از پلیس های کثیف، تاجران مشکوک و سیاستمداران حیله‌گر می بیند. او با هوش و ذکاوت خود، باید بفهمد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.