داستان فیلم درباره مردی است که سالها پیش یکی از پاهای خود را در یک عملیات پُلیسی از دست داده و حالا در یک شرکت امنیتی کوچک کار میکند. بهترین فرصت شغلی قرارگرفته در مقابل او که شانس بسیار خوبی برای رسیدن بهتر و بهتر به خانوادهاش نیز هست، برعهده گرفتن مسئولیت حفظ امنیت بلندترین برج جهان است که به تازگی درون شانگهای، ساخت آن را به پایان رساندهاند...
شارلوت در نوجوانی استاد نواختن ویولن بود اما زمانی که مادرش به یک بیماری سخت مبتلا شد برای اینکه بتواند از او مراقبت کند آکادمی موسیقی را ترک می کند. سال ها بعد زمانی که مادرش فوت می شود او دوباره به صحنه باز می گردد اما جایگاه او در آکادمی و مهم تر از آن در موسیقی کلاسیک توسط دانش آموز ممتازی به نام لیزی تصاحب شده است. آنها در کنسرتی در شانگهای با یکدیگر آشنا می شوند و پس از اینکه تصمیم می گیرند به یک سفر جاده ایی در سرتاسر چین بروند زندگی هر دوی آنها با سرعت خارج از کنترل می شود و...