دکتر "هنری ایندیانا جونز" باستان شناس معروف، پس از سال ها، برای برملا کردن رازی که در پس یک شی باستانی معروف به جمجمه بلورین است، دوباره وارد عمل می شود و...
خانواده ی “جک اسنفیلد”،(رئیس اجرایی امنیتی) به گروگان گرفته شده و جک می بایست برای آزادی آنها میلیون ها دلار پول نقد را از خزانه کسب و کار خود بدزد و به آنها بدهد. او ناچار به تسلیم این خواسته ی بزرگ دزدان می شود، که ممکن هست بعدا به جرم اختلاس متهم و دستگیر شود...
*
نسخه دوبله پارسی "دیوار آتش" (چنگیز جلیلوند، فاطمه نیرومند، حمیدرضا آشتیانی پور، شوکت حجت و...) | سینک اختصاصی
سال 1961، اوج جنگ سرد سیستم خنک کننده ی نخستین زیر دریایی اتمی اتحاد جماهیر شوروی دچار نشتی شده که باعث انفجاری فجیع خواهد شد. در این صورت حمله ی اتمی رقیب و آغاز جنگ جهانی سوم اجتناب ناپذیر خواهد بود.
*
نسخه دوبله پارسی بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
"نورمن اسپنسر"، محقق علمی دانشگاه، روز به روز بیش تر نگران همسرش، "کلر" می شود. "کلر" ادعا می کند در داخل و اطراف خانه شان، در نزدیکی دریاچه ی ورمانت، صداهایی می شنود و منظره های خوفناکی مثل تصویر صورت یک زن جوان را در آب مشاهده می کند...
«رابین مونرو» برای گذارندن تعطیلات به جزیره ی ماکاتیا در جنوب اقیانوس آرام می رود؛ اما از طرف مجله ای که در آن کار می کند، برای انجام مأموریتی اضطراری به هاییتی فرا خوانده می شود. «کویین هریس» می پذیرد تا با هواپیمایش، «رابین» را به مقصد برساند و ...
گروهی از تروریست ها هواپیمای رئیس جمهور ایالات متحده، و خانواده اش را می ربایند و خانواده او را گروگان می گیرند. اما او که سابقا یک سرباز میدان جنگ بوده، تصمیم می گیرد با آن ها مقابله کند...
شیکاگو. «ریچارد کیمبل» (فورد)، جراح مورد احترام و مشهور، به غلط مسئول قتل همسرش «هلن» (وارد) شناخته و به مرگ محکوم می شود. در راه زندان، بروز حوادثی منجر می شود او بتواند بگریزد و پنهان شود، در حالی که معاون مارشال ایالتی، «ساموئل جرارد» (جونز) سرسختانه در پی او است...
تحلیل گر سابق سیا، «جک رایان» (فورد) که همراه همسر و دخترش برای تعطیلات به لندن رفته، در جریان یک درگیری خیابانی یکی از تروریست های ارتش آزادیبخش ایرلند را به قتل می رساند و پس از بازگشت به امریکا، هدف انتقام سازمان قرار می گیرد.
"هنری" وکیلیست که از یک حمله مسلحانه جان سالم به در برده است اما چیزی به یاد نمی آورد.او توانایی صحبت کردن و راه رفتن خود را بدست می آورد اما در زندگی اش دیگر جائی ندارد.خوشبختانه او زنی عاشق و دختری دوست داشتنی دارد که به او کمک کنند...
"ایندیانا جونز" (هریسون فورد) پروفسور باستان شناسی است که برای برگرداندن اشیای تاریخی به موزه ها می جنگد. فردی ثروتمند نام "والتر" (جولیان گلاور) به او می گوید که پدرش "دکتر جونز" (سین کانری) متخصص قرون وسطی، در حین جست و جو برای یافتن جام مُقدس ناپدید شده است و "ایندیانا جونز" سعی می کند تا جای او را پیدا کند و...
«دکتر ریچارد واکر» (فورد)، متخصص قلب، و همسرش، «ساندرا» (باکلی) برای شرکت در یک کنفرانس پزشکی وارد پاریس می شوند. کمی بعد «ساندرا» ناپدید می شود و «واکر» در جست و جو و تحقیقاتش به نتیجه ای نمی رسد. تا این که بی خانمانی به او می گوید دوستانش دیده اند که «ساندرا» را به زور سوار اتوموبیلی کرده اند...
: ایده ی «تس مک گیل» (گریفیث) را رئیس او، «کاترین پارکر» (ویور) به نام خود ارائه می دهد. حالا «تس» از موقعیتی که برایش فراهم می شود، استفاده می کند تا وانمود کند که کار «کاترین» را به عهده دارد.
در دست شویی ایستگاه قطار، یک پسر بچه ی ایمیش به نام «ساموئل» (هاس)، شاهد قتل یک مأمور پلیس می شود. «جان بوک» (فورد)، مأمور رسیدگی پرونده، از طریق او می فهمد که قاتل ها مأموران پلیس بوده اند و در درگیری با آنان زخمی می شود. حالا «جان» برای حفظ جان پسر و مادرش، «ریچل» (مگیلیس)، آنان را به روستایشان در پنسیلوانیا می برد...
آخرین قسمت مجموعه ( از نظر داستانی ). در حالی که «دارت ویدر» مشغول ساختن یک ستاره ی مرگ جدید و اصلاح شده در مدار سیاره ی «اندور» است، «لوک اسکای واکر» (همیل)، R2D2 و C3PO را با پیغامی برای مذاکره به کاخ «جابا د هات» در سیاره ی تاتویین می فرستد که «هان سولو» (فورد) را اسیر کرده است...
لس آنجلس، سال 2019. "ریک دکارد" (هریسون فورد)، از اعضای سابق یک واحد ویژه ی پلیس که تخصص در از بین بردن روبات های شبه انسان را دارد با اصرار و اجبار "سروان برایانت" می پذیرد تا گروهی از روبات ها را بیابد و از بین ببرد. این گروه متشکل از شش روبات است که با ظاهر انسانی، با یک سفینهی فضایی به زمین آمده اند و...
دههی 1930، مأموران اطلاعاتی به باستان شناس و ماجراجوی آمریکایی، "ایندیانا جونز" (هریسون فورد) خبر میدهند که "هیتلر" در پی یافتن صندوق مُقدس گم شده است تا از آن برای مقاصد سلطه جویانهاش استفاده کند. آنان از "جونز" می خواهند تا صندوق را پیدا کند و به امریکا بیاورد.
شورشیان برای گریختن از دشمن خود یعنی امپراتوری گلستیک پایگاه جدیدشان در هوث را ترک می کنند. «شاهزاده لیا»، «هان سولو» و C-3P0 فرار می کنند و به یک پایگاه قدیمی و خراب پناه می برند اما بعدا توسط «لرد دارت ویدر» دستگیر می شوند. طی این مدت، «اسکای واکر» و R2-D2 از دستورات جدید «بن کنوبی» پیروی می کنند و توسط «یودا» تعلیمات رزمی می بینند. آیا اسکای واکر می تواند دوستان خود را از چنگال لرد سیاه نجات دهد؟
زمان جنگهای ویتنام است. به کاپیتان "ویلارد" دستور داده می شود که به جنگلی در کامبودیا رفته و سرهنگ کورتز خائن را که درون جنگل برای خودش ارتشی تشکیل داده را پیدا کرده و بکشد. زمانیکه او در جنگل فرود می آید کم کم توسط نیروهای مرموزی در جنگل گرفتار شده تا حدی که دچار جنون می شود. همراهان وی هم یکی یکی به قتل می رسند. همینطور که ویلارد به مسیرش ادامه می دهد بیشتر و بیشتر شبیه کسی می شود که برای کشتنش فرستاده شده است...
در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراطوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» ( فیشر ) اسیر معاون امپراطور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه 2 روبات را همراه با پیامی به سیاره ی تاتوین می فرستد و این 2 روبات به دست پسری به اسم «لوک» ( همیل ) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و 2 روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» ( هریسون فورد ) برای نجات لیا اقدام می کنند...
یک درمانگر غمگین درونیات ذهنش را برای مراجعان خود بازگو می کند, او با نادیده گرفتن آموزش و اخلاقیات، متوجه می شود که تغییرات بزرگی در زندگی مردم از جمله زندگی خود ایجاد کرده است.
در اوایل قرن بیستم، اعضای خانواده داتون با مشکلات و مسائل پرچالشی از جمله ظهور غرب وحشی، قوانین سخت گیرانه آمریکا و رکود گسترده اقتصادی جهان روبرو می شوند و...
پس از اینکه دوست دختر سابقش به قتل رسید و او به مضنون اصلی تبدیل شد "راستی سبیچ" به جستجوی قاتل اصلی می رود و متوجه می شود که او نزدیکتر از آنچه تصور میکرده است...