وقتی یک افسر بازنشسته نیروی دریایی می خواهد برای یکی از خویشاوندان خود وثیقه بگذارد، با فساد شهر کوچک خود روبرو می شود و کار به جایی می کشد که با رئیس پلیس شهر شاخ به شاخ می شود.
دیمین وین میخواهد مانند پدرش بتمن، یک ابرقهرمان باشد. در این میان هنگامی که بتمن در شب کریسمس با بدترین ابرشرورهای گاتهام روبرو میشود، دیمین در خانه تنها میماند. اما او به زودی با نقشهای شرورانه برای نابودی کریسمس روبرو شده و از این فرصت برای نجات تعطیلات استفاده میکند و….
فیلم «هرگز خیلی دیر نیست» داستان گروهی از سالمندان به نام های «کین»، «برانسون»، «آنگوس» و «وندل» معروف به نام «زنجیره شکنان» است که سال ها قبل از اردوگاه اسرای جنگی ویتنام فرار کردند. آن ها اکنون در خانه سالمندانی که برای جانبازان بازگشته از جنگ است، ساکن هستند و به دلیل قانون سلامت روان اجازه خروج ندارند. اما هر یک از آن ها رویای تحقق نیافته ای دارند که برای تحقق آن، با هم متحد می شوند تا نقشه ای برای فرار از این زندان طراحی کنند.
اتفاقات قسمت دوم این فیلم چند سال پس از اتفاقات قسمت اول جریان دارد که آتشفشان جزیره ایسلا نوبلار که پارک دنیای ژوراسیک در آن احداث شده بود ، در آستانه فوران کردن است. در این بین کلیر دیرینگ یک سازمان حمایت از دایناسورها را تاسیس میکند و این گروه به دنبال پیدا کردن راهی هستند تا این دایناسورها را بگیرند و از جزیره خارج کنند. اما...
فیلم داستان زندگی "تورقود مارشال"، اولین قاضی آفریقایی آمریکایی را روایت میکند که از مبارزان جنبش حقوق مدنی در آمریکا بود و اولین سیاهپوستی بود که عضو دادگاه عالی ایالات متحده شد...
داستان فیلم، روایت یک مثلث عشقی بین یک دانشجوی پزشکی به نام "مایکل" (اسکار آیزاک)، مربی رقصی به نام "آنا" (شارلوت لی بون) و دوست پسر روزنامه نگار او به نام "کریس" (کریستین بیل)، در دوران نسلکشی ارمنیها توسط عثمانی است.
یک طراح ربات نابغه بنام "هیرو هامادا" خود را در مقابل یک تهدید شرورانه برای از بین بردن شهری که در آن زندگی می کند، می بیند. به کمک یکی از بهترین ربات هایش بنام بیمکس او به مبارزه با این توطئه می پردازد...
*
نسخه دوبله پارسی "6 قهرمان بزرگ" (آواژه) | سینک اختصاصی
داستان فیلم بین سال های 1927 تا 1931 اتفاق می افتد. «جورج والنتین» (ژان دوژاردین) هنرپیشه سینمای صامت است که رقیبی برای خود نمی بیند. اما بعد از آنکه سینمای صامت به سینمای ناطق تغییر می یابد، جورج والنتین محبوبیت خود را از دست داده و به دست فراموشی سپرده می شود…
پنی چنری به ویرجینیا میرود تا یک مجتمع پرورش و نگه داری اسب که متعلق به پدرش است را اداره کند. کار و کسبی که در آستانه ی تعطیلی است و مدتها است که هیچ کدام از اسب ها نتوانسته اند قهرمان شوند...
داستان فیلم در سال 2017 اتفاق می افتد. در این زمان تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده است و روابط از بین رفته است. انسان ها تمامی کارهای خود را به ربات هایی که کاملا از نظر فیزیکی و مانند خودشان هستند واگذار کرده اند و این روبوت ها هستند که تمامی کارهای انسانی را انجام میدهند و فقط وظیفه ی کنترل آنها را بر عهده دارن و...
*
نسخه دوبله پارسی "بدل ها" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
این داستان زندگینامهای -که آنچنان معتبر نیست- مربوط به جین آستین، پیش از مشهور شدنش و روابط عاشقانهاش با یک مرد ایرلندی است که احتمال میرود منبع الهام آستین برای خلق رمانهای مشهور آیندهاش باشد.
«پیتر پارکر» (مگوایر) هنوز برای روزنامه ی «دیلی باگل» کار می کند و هنوز آماده است تا در هیئت «اسپایدر من» به کمک مردم بشتابد. تا این که یک توده ی سیاه رنگ ماورای زمینی خود را به بدن او می چسباند و «پیتر» را متوجه نیمه ی تاریک وجودش می کند. به این ترتیب یک «اسپایدر من» خشن و بی رحم پا به عرصه می گذارد...
فیلم، توصیف دراماتیزه ی وقایعی است که در فاصله ی یک هفته پس از مرگ پرنسس دایانا اتفاق افتاد و ماجراها از دیدگاه اعضای مختلف خانواده ی دربار انگلستان و تونی بلر، نخست وزیر - که تازه انتخاب شده بود - تعریف شده است.
شیکاگو، سال 2035. روبات ها در همه جا به عنوان کارگر یا پیشخدمت به کار گرفته شده اند. در حالی که به سه قانون روباتی پای بند هستند که ظاهرا باعث می شود به آدم ها لطمه ای نزنند. تا این که کارآگاه ویژه ی جنایی به نام «دل اسپونز» (اسمیت) به شدت به روبات ها شک می کند و سرانجام رودرروی روباتی به نام «سانی» می شود که تکامل پیدا کرده و به ضوابط «سه قانون روباتی» پای بند نیست...
*
نسخه دوبله پارسی "من روبات هستم" (صداوسیما) | سینک اختصاصی
موضوع این سریال در مورد مباحثی است که در کوهستان بروکبک یا Rent اتفاق می افتد و در آن شهر فرشتگانی از آسمان می آیند . البته این سریال به مباحث بسیار زیادی مثل کومونیست ،ایدز و مخصوصا مرگ به گونه ای بسیار عمیق و شاعرانه پرداخته است .دیالوگ ها بسیار نغز و شاعرانه نوشته شده اند و سرشار است از ارایه های ادبی...این سریال به طرفداران بازی های آل پاچینو پیشنهاد می شود چون در این سریال بازی این بازیگر به اوج خود رسیده است .سریالی بسیار زیبا که در آن آل پاچینو نقش یک وکیل ایدزی ناجوانمرد که اعمال غیر انسانی انجام می دهد را بازی می کند
"جک رایان" (بن افلاک) تحلیل گر سازمان سیا باید به فکر خنثی کردن برنامه های یک فرقه تروریستی باشد که می خواهند یک بمب اتمی را در یک استادیوم فوتبال منفجر کنند، هدف آنها این هست که روسیه و امریکا وارد یک جنگ تمام عیار اتمی بشوند...
سیستم راهنمای یکی از ایستگاه های فضایی روسی از کار می افتد و احتمال می رود که در عرض چند هفته به کره ی زمین سقوط کند. این سیستم شباهت هایی با یکی ازاسکای لب هایی دارد که سال ها پیش «فرانک کوروین» (ایست وود) طراحی کرده، بنابراین «باب گرسن»، رئیس «ناسا» از «کوروین» می خواهد کمکش کند. «کوروین» نیز به این شرط می پذیرد که اجازه دهند خودش هم راه سه خلبان قدیمی دیگر به فضا بروند تا کار تعمیر را انجام دهند...
"اجکوم" (تام هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد.
ستاره ی دنباله داری با سرعت به سوی زمین در حرکت است و یک سال دیگر قطعه ی بزرگی از آن در اقیانوس اطلس سقوط خواهد کرد و طبق پیش بینی، با امواجی به بلندی دویست متر سیلی به راه می اندازد که نیویورک و سایر شهرها را ویران خواهد کرد. قسمت بزرگ تر ستاره که به کانادا اصابت می کند، باعث انقراض نسل بشر می شود...
داستان فیلم در دهه 1950 در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول می شوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که بصورت تخیلی در 1950 با عنوان هاش-هاش منتشر می شده.
«فرمانده پیکارد» و خدمه اش، بروگ ها را در سفر زمانی به گذشته تعقیب می کنند، تا مانع از بر هم زدن اولین تماس زمینی ها با موجودات بیگانه فضایی در تاریخ شوند...
«لری فلینت» (وودی هارلسن) و برادرش «جیمی» (برت هارلسن) گردانندگان کلوب شبانه ای به نام «هاسلر» هستند. «لری» هنگامی که مجله اش – با همین نام «هاسلر» - با چاپ عکسی غیر متعارف از «جاکلین کندی» فروشی سرسام آور پیدا می کند، میلیونر می شود و با یکی از کارمندان باشگاهش (لاو) ازدواج می کند. تا این که به جرم نشر تصاویر «منافی عفت عمومی» کارش به دادگاه کشیده می شود...
«جان کروگر» (شوارتسنگر) مأمور عالی رتبه ی برنامه ی محافظتی از «شاهدان» در امریکاست. وظیفه وکار او پاک کردن گزارش های مربوط به شاهدان است و با هر کس که بخواهد به آنان دست درازی کند، در می افتد.
"آلبرت هوگت" بچه خوکی را که مادرش او را "بیب" صدا می زده، می خرد و به مزرعه ی سبز و بزرگش می برد. "بیب" خیلی زود با دیگر حیوانات مزرعه آشنا می شود و با هوشی که دارد جای سگ گله مزرعه، "رکس" را می گیرد.