هنگامی که ملکه ترول ها “پاپی” متوجه میشود که برگن ها تعطیلات ندارند، از دوستانش “برنچ” و “اسنک پک” میخواهد تا با کمک یکدیگر تعطیلات آخر سال را برای آنها هم برگزار کنند...
"تاکور"، پلیسی بازنشسته که "جبار سینگ" خانواده اش را قتل عام کرده و دست های خودش را بریده است، دو ماجراجو، "ویرو" و "جایدیو"، را به کار می گیرد تا تبهکار مخوف را بیابند...
اسکات و هات لیپز بعد از خراب کاری در سیرکی برای فرار از اونها به کشتی به سمت ریو ( در برزیل ) فرار میکنند و به صورت قاچاقی سوار می شوند. در اونجا با دختری به اسم لوسیا آشنا می شوند...
"اسکوبی دوو" در یک فستیوال خون آشام شرکت می کند، اما انگار یک خون آشام واقعی آنجاست که قصد دارد جشن را خراب کند و مشکل اصلی اینجاست که خون آشام "دافنه" را به عنوان عروس خود انتخاب کرده و...
این فیلم قدم های زنی در خیابان های سنتی و قدیمی شهر استکهلم را دنبال می کند تا از اتفاق بدی که سال پیش برای او رخ داد دور شود. این کشفی از غم و اندوه و کشف قدرت معماری شهرسازی می باشد.
یک دختر یتیم که آرزوی تبدیل شدن به یک رقاص باله را در سر دارد از روستایش به شهر پاریس میرود. او که نه پولی دارد و نه چیزی برای از دست دادن، هویت شخصی را جعل کرده و وارد آموزشگاه رقص باله اپرا میشود و...
این فیلم داستان زندگی 4 مرد جوان از محله فقیر نشین "نیوجرسی" است که به هم میپیوندند تا گروه معروف راک به نام “چهار فصل” را بسازند. داستان فیلم به چهار بخش برخاستن، دوران سخت، مشکلات شخصی و پیروزی نهایی گروهی از دوستان است که موسیقی شان تبدیل به نماد یک نسل شد.
یک شاهزاده مغرور پس از اینکه مورد طلسم قرار گرفته و تبدیل به دیو ترسناکی می شود، مجبور است باقی عمر خود را در قصر زیبایش با خدمتکارانش که قوری، ساعت و چند وسیلهی دیگر هستند سپری نماید. تا اینکه پس از گذشت سالها دختری زیبا و مهربان که برای نجات پدرش به قصر آمده را ملاقات میکند و...
مربی موسیقی نسبتا فقیری در تور موسیقی ای در افغانستان دختر نوجوانی را کشف می کند که دارای صدای فوق العاده ای است. سپس تصمیم می گیرد تا آن دختر را به کابل ببرد تا در برنامه ی تلویزیونی محبوب "ستاره ی افغان" شرکت کند...
یک خواننده ناکام اهل برادوی که اکنون بعنوان یک مدیر تولید کار میکند مجبور میشود برای حفظ برنامه جدیدش به کشمکش های میان خدمه و بازیگران غیرعادی اش پایان دهد...
"علی"، نوازنده چیره دست سنتور و خواننده محبوب جوانان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست میدهد و به بیراهه میرود. او میگوید همه بدبختیها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگیم، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی میرود که علی مدت هاست در بند اعتیاد خانمان سوز خود گرفتار است...
"دوروتی" پس از گردباد بهوش آمده و متوجه می شود بار دیگر وارد "از" شده است. او تلاش می کند دوستان قدیمی خود "مترسک"، "شیر"، "آدم حلبی" و "گلیندا" را از جنگال تبهکار جدیدی به نام "جستر" نجات دهد...
«وین کامبل» نوجوان (مایرز) و دوستش، «گارت آلگار» (کاروی)، از زیرزمین خانه ی «وین» یک برنامه تلویزیونی کابلی به نام «دنیای وین» پخش می کنند و در آن افکار شخصی خود را در باب زندگی نوجوانانه یا موسیقی «هوی متال» با مردم در میان می گذارند. «بنجامین آلیور» (لو)، یک مدیر تلویزیونی زرنگ و جاه طلب به طور تصادفی این برنامه را می بینید و جلب آن می شود...
گروهی از دختران بی بند و بار مدرسه ای که به تازگی موفق شدهاند به سال اول دانشگاه راه پیدا کنند، مجبور میشوند تا در شهری زندگی کنن که هیچ جایی برای تفریح و رقص ندارد و آنها تصمیم میگیرند تا به تیم رقص مدرسه ملحق شوند...
دختری با موهای بلند جادویی بنام "راپونزل"، تمام زندگیاش را در یک برج گذرانده است. اما یک دزد فراری تصادفا به او بر می خورد، و حالا "راپونزل" تصمیم میگیرد به همراه او برای اولین بار قدم به دنیای بیرون بگذارد و بفهمد که واقعا چه کسی است.
“جک” نام پسری است که در سردترین روز اسکاتلند در قرن 19 چشم به جهان می گشاید اما به علت سرمای زیاد، قلبش را از کار می دهد و تنها مامایی که در آنجا حضور داشته قلب او را با ساعتی زنگدار و فاخته عوض می کند و این کار باعث می شود تا او به زندگی خود بتواند ادامه می دهد...
"لیبرتی اسمیت" دختری آمریکایی، سالم و ساده از خانوادهای مذهبی است، همان چیزی که کمپین تبلیغاتی ریاست جمهوری به آن نیاز دارد، اما زمانی که کار خود را به عنوان یک فعال سیاسی تازهکار شروع میکند عاشق خانومِ دکتری میشود و...