این فیلم مستند با حضور بازیگران و عوامل فیلم جنگ ستارگان قسمت چهارم : امید تازه ساخته شده می باشد که نحوه ی اثر گذاشتن پروسه ی ساخت فیلم بر روی زندگی آنها را بازگو می کند...
داستان این سریال در رابطه با موجی از حملات حیوانات وحشی در مقابل انسان ها است. "جکسون اُز"، یک جانورشناس است. او زمانیکه در حیات وحش آفریقا به سیاحت های اکتشافی می پرداخت، متوجه رفتارهای عجیب و غریب حیوانات میشود. زمانی که حملات حیوانات ماهرانه تر، هماهنگ تر و وحشیانه تر می شود، وی مجبور می شود تا قبل از این که دیگر جایی برای مخفی شدن برای مردم باقی نمانده باشد، به دنبال راز این موضوع بگردد و آن را پیدا کند...
یک تک تیرانداز مزدور پس از اینکه موفق به ترور وزیر معدن کشور کنگو می شود، در شرایط بحرانی قرار میگرد و برای سالها مخفی می شود. اما زمانی که به کشورش باز می گردد متوجه می شود که وی تبدیل به یک هدف شده است و افراد خطرناکی به دنبالش هستند...
موضوع فیلم در مورد مردی بنام «جان» می باشد که در یک شب توانست با چند قاتل خطرناک مبارزه کند و آنها را شکست دهد. جان به دلیل عصبی بودن زیاد از حد ، از آپارتمانش بیرون انداخته می شود و می خواهد به محله ای که قبلا در آنجا زندگی می کرد برود. آنجا نیز پاتق خلافکار ها و فروشندگان مواد مخدر است. پس از مدتی جان متوجه می شود که یک پلیس فاسد در حال باج گرفتن از افراد مظلوم محله است و به همین خاطر می خواهد این پلیس به همراه گروه خلافکارش را نابود کند و ...
داستان در مورد دانشجوهایی به نام های راز، چارلی و جس می باشد که در حال تکمیل کردن پروژه ی سالنامه خود هستند . موج جدیدی از دزدیده شدن افراد و حملات سایبری ، آن ها را به پایگاه ارتش در اعماق جنگل می کشد و خیلی زود در می یابند که در این مکان نیرویی شیطانی و عجیب وجود دارد که قصد کشتن آن ها را دارد و هیچ راه فراری ندارند . آن ها می بایست نقشه ای برای فرار بکشند و یا منتظر سرنوشت باشند که چه چیزی را برای آن ها مقدر کرده است …
دو برادر به نامهای "چارلز" و "توماس" که احساس میکنند از هوش بالایی برخوردار هستند، بازیای مرگبار که به انسان لحظهی مرگ را القا میکند میسازند اما تبعات مرگباری را در پی دارد و...
"آنا فریتز"، یک بازیگر معروف و زیبا است که به تازگی مرده است برای همین سه مرد جوان مخفیانه وارد سردخانه می شوند تا موضوع ا بررسی کنند ولی انا ناگهان زنده میشود و...
سازمان Brand New-U کارش شناسایی افراد "همسان" می باشد. آنها مثل ما قدم میزنند و صحبت میکنند، اما راه متفاوتی را میروند و به مشتریان خود در راه فراهم کردن یک زندگی بهتر کمک میکنند. اسلاتر جوانیست که زندگی، شغل و دوست دختری ایده آل دارد، اما زمانی که دوست دخترش توسط این سازمان ربوده می شود، تحول عجیبی درون زندگی اش رخ میدهد و...
یک هنرمند تنها زنی جوان و سرگردان را به آپارتمانش می آورد تا به او زندگی کند. با وجود وسواس ها و اختلافات میان آنها، اتفاقی عجیب رخ میدهد: اینکه آنها شروع به مراقبت کردن از یکدیگر میکنند...
داستان فیلم در مورد مادری جوان به نام "جوآنا" و کودکش است که به تنهایی در آپارتمانی عجیب و غریب زندگی میکنند، زمانی که شوهر "جوآنا" او را نادیده میگیرد و بر روی زندگیِ شغلی اش تمرکز میکند، "جوآنا" نیز گذشتهی شوم این ساختمان را کشف میکند و به این موضوع پی میبرد که ممکن این ساختمان توسط ارواح تسخیر شده باشد...
داستان فیلم در مورد یک کشیش به همراه خانواده اش می باشد که خانه ی جدیدی خریده اند ، ولی خیلی زود در می یابند این خانه رازی مخوف و کشنده را با خود به همراه دارد و …
شش نفر از اعضای یک سفیه ی فضایی بدون سرپرست، در دورترین نقطه ی فضا بیدار می شوند. حافظه ی آنها به طور کلی پاک شده است و هیچ خاطره ای از اینکه کی هستند و چطوری وارد سفینه شده اند، ندارند...
هنگامی که یک بازیکن قدرتمند و همسرش یک کارفرمای املاک غیر قانونی لس آنجلس را استخدام میکنند تا ویلای آنها را به طور غیر قانونی به فروش برساند، قتل، زنا، انتقام وارد میشوند.
پسری 14 سالهی آلمانی در شمالِ منظقهی ساکسون جنوبی آلمان عاشق مادرش شده است، ناپدریاش که رقیب عشقیاش است او را به بک مدرسهی شبانه روزی مسیحی میفرستد که سرپرست آنجا فردی روان پریش است و...
یک خواهر و برادر در روزی که می خواهند 30 امین سالگرد ازدواج پدر و مادرشان را جشن بگیرند، با قوانین خانوادگیشان در مورد عشق و عاشقی مقابله می کنند و...
داستان در مورد دو لیگ قدرتمند با نام های لیگ عدالت و لیگ بایزارو است که هریک دارای قهرمانانی هستند. لیگ عدالت برای جلوگیری ازظلم به پا میخیزد که سوپرمن و بتمن و دیگر قهرمانان کمیک در آن حضور دارند...
کفتارها به روستای "ساوا" حمله میکنند و اهالی روستا را برای تهیه غذا به بردگی میمون ها میبرند، "ساوا" برای رهایی اهالی روستا به دنبال کمک می رود و آخرین بازماندهی گرگ های سفید که زمانی محافظ انسانها بودند را می یابد...
"آریانا" 19 ساله علیرقم اینکه اعضای بدنش به بلوغ رسیدهاند، هنوز اولین چرخهی قاعدگیاش شروع نشده و این موضوع او را آزار میدهد، او به یک متخصص مراجعه میکند و پس از ویزیت اُمیدوار میشود که مشکلاش حل شود، در تابستان خانوادهاش تصمیم میگیرند تا او را به خانهی کنار دریاچهی بلسنا، جایی که دوران کودکیاش را در آنجا سپری کرده، ببرند، پس ازینکه "آریانا" در خانه میماند، خاطرات کودکیاش دوباره به یادش میآیند و مانند تکههای پازل کنار یکدیگر قرار میگیرند و...