خلاصه داستان
«سارا» آرزوی ستاره شدن در رقص باله را دارد، اما با مرگ ناگهانی مادرش تمام برنامههایش بهم میخورد. او به همراه پدرش به محله سیاهپوستها در طرف دیگر شهر نقل مکان و در مدرسهای جدید شروع به تحصیل میکند. او که از معدود دانشآموزان سفیدپوست آنجا است، با دختری به نام «کنیل» دوست شده و پس از مدتی با برادر او آشنا میشود...